- شکم پرور
- شکم پرست پر خور
معنی شکم پرور - جستجوی لغت در جدول جو
- شکم پرور
- شکم پرست، پرخور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و کیفیت شکم پرست پرخوری
ظلم کننده ظالم، ظلم روا کننده
آن که شکم خود را دوست دارد و همواره غذای لذیذ خواهد شکم بنده
پرورش دهندۀ حیوانات اهلی مانند گاو و گوسفند
ویژگی کسی که به خوردن غذاهای خوب علاقه دارد، شکم بنده
بخشش کننده سخی جواد
نام بردارنامدار: چو رامین را بدید آن نام پرور نبودش دیده را دیدار باور. (ویس ورامین)
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته: علی قلی خان شاملو... نمک پرورده آن خاندان (محمد میرزا) بود
کسی که ظالم را حمایت کند و ظلم و ستم را رواج دهد، ستمگر، ظالم، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه
اسهال
اسهال، بیرون روی، پیچاک شکم
شکم گنده بطین
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد
((~. رَ وِ))
فرهنگ فارسی معین
دفع مواد دفعی از روده به صورت مایع و مخلوط با ترشحات نسج پوششی روده به دفعات زیاد در شبانه روز
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، تردّد، بیرون روه، هیضه، شکم روه، زحیر، رانش
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، هیضه، رانش، بیرون روه، تردّد، زحیر، شکم روش
شکم آور، پهناور
آن که شکمش از غذا انباشته شده سیر